English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6044 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
Where are the luggage trolleys? U چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cyclic redundancy check U بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
manual U دستور رزمی دستی سیستم دستی
cyclic U چرخهای
cyclonic rain U باران چرخهای
clock work U چرخهای ساعت
cyclic check U مقابله چرخهای
cyclic code U رمز چرخهای
cyclic permutation U جایگشت چرخهای
cyclic process U فرایند چرخهای
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
front wheel suspension U تعلیق چرخهای جلو
front wheel drive U محرک چرخهای جلو
cyclic shift U تغییر مکان چرخهای
nosing U باری که چرخهای لوکوموتیومتحمل می شوند
clockwork U چرخهای ساعت منظم وخودکار
gear مجموع چرخهای دنده دار
geared U مجموع چرخهای دنده دار
gears U مجموع چرخهای دنده دار
front wheel suspension U اویزش چرخهای جلوی اتومبیل
pants U پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
Where is the ...? ... کجاست؟
Where is the terminus? U ترمینال کجاست؟
Where are your manners ? U ادبت کجاست ؟
Where is my seat(place) U جای من کجاست ؟
Where is the hotel/ guest house? U هتل کجاست؟
Where is the toilet? U توالت کجاست؟
Where is the lift? U آسانسور کجاست؟
Where is the underground? U مترو کجاست؟
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
Where is the post office? U پستخانه کجاست؟
What's the problem? U مشکل کجاست؟
Where is the guest house? U مهمانسرا کجاست؟
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
tandem roller U نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
Where is the hotel reservation? U رزرو هتل کجاست؟
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
where is the platform 3? U سکوی شماره 3 کجاست؟
Where is the information desk? U میز اطلاعات کجاست؟
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کجاست؟
Where is the nearest exchange office? U نزدیکترین صرافی کجاست؟
Where is the sleeping car? U واگن خواب کجاست؟
where is my place at the table U جای من در سر میز کجاست
Where is the nearest pharmacy? U نزدیکترین داروخانه کجاست؟
where is the kilogramme weight ? U سنگ کیلوگرم کجاست
What is wrong ? what is the snag ? U عیب کار کجاست ؟
What is holding it up ? what is the snag? U گیر کار کجاست ؟
Where is the nearest bank? U نزدیکترین بانک کجاست؟
Where is the nearest garage U نزدیکترین تعمیرگاه کجاست؟
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
Where is the location of this camp ? U محل این اردوگاه کجاست ؟
Where is the nearest underground station? U نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
Where is the booking office? U باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the booking office? U باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the ticket office? U باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the neareset petrol station? U نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
Where is the left-luggage office? U دفتر بار امانتی کجاست؟
cassette U کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassettes U کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
dumptor U کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
Where is the mate ( companion ) of this glove ? U لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
Where are the luggage lockers? U قفسه های ویژه بار کجاست؟
You mark my words . U ببین کجاست که بهت می گویم ؟( بگفته ام گوش کن )
Where are the luggage lockers? U قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
handmade U دستی
palmar U کف دستی
portable U دستی
hand held U دستی
hand made U دستی
left handedness U چپ دستی
levorotation U چپ دستی
manual U دستی
ready use U دم دستی
handy U دستی
three handed U سه دستی
single-handed U یک دستی
handier U دستی
bellows U دم دستی
handiest U دستی
hand vise U گیره دستی
hand torch U مشعل دستی
handbell U زنگ دستی
handhold U گیره دستی
handlist U فهرست دستی
hand wheel U چرخ دستی
egg beater همزن دستی
handsaw U اره دستی
line hand U دستی که نخ را می کشد
light fingers U چابک دستی
sub-machine gun U تیربار دستی
sub-machine guns U مسلسل دستی
sub-machine guns U تیربار دستی
handwork U دستی دستکاری
push cart U چرخ دستی
handwheel U چرخ دستی
long bow U کمان دستی
hand tool U ابزار دستی
hand saw U اره دستی
trial balloon <idiom> U یک دستی زدن
hand lade U پاتیل دستی
hand held computer U کامپیوتر دستی
hand lever U اهرم دستی
hand grenade U نارنجک دستی
portable drill مته دستی
hand drill مته دستی
hand crane U بارانگیز دستی
hand mill U اسیاب دستی
hand molding U قالبریزی دستی
hand molding shop U قالبریزی دستی
hand roller U غلطک دستی
manual focusing knob U دکمهزوم دستی
hand receipt U رسید دستی
hand reamer U کوبه دستی
hand organ U ارگ دستی
hand operated chuck U سه نظام دستی
hand crane U جرثقیل دستی
portable instrument U سنجه دستی
paving beetle U تخماق دستی
handbag U کیف دستی
nimble fingers U چابک دستی
nattiness U زبر دستی
mill file U سوهان دستی
manula shifting U اتصال دستی
manual skill U مهارت دستی
portable receiver U رادیوی دستی
tommy gun U مسلسل دستی
staff gauge U اشل دستی
side board U میز دم دستی
right handedness U راست دستی
submachinegun U مسلسل دستی
quern U اسیاب دستی
post hole auger U مته دستی
portable weir U سرریز دستی
tin snips U قیچی دستی
manual ringing U زنگ دستی
manual pinion shift U استارت دستی
manual override U القای دستی
manual adjustment U تنطیم دستی
made ground U خاک دستی
handbags U کیف دستی
manual operation U عملیات دستی
hang-gliding U گلایدر دستی
stick shift U دندهی دستی
stick shifts U دندهی دستی
manual control U کنترل دستی
manual operation U عمل دستی
manual labour U امضای دستی
manual input U ورودی دستی
hand knot U گره دستی
manual exchange U مرکز دستی
manual cutout U افتامات دستی
manual controller U نافم دستی
sub-machine gun U مسلسل دستی
hand compaction U تراکم دستی
sideboard U میز دم دستی
handcart U چرخ دستی
handcarts U ارابه دستی
handcarts U چرخ دستی
bungle U خام دستی
cold link U پیوند دستی
close fistedness U خشک دستی
carpenter's clamp U پیچ دستی
bull horn U بلندگوی دستی
handicraft U هنر دستی
crank handle U اهرم دستی
sideboards U میز دم دستی
handbook U کتاب دستی
handbooks U کتاب دستی
handicraft U پیشه دستی
door bundle U بارهای دستی
handicraft U صنعت دستی
desk checking U بررسی دستی
handicraft U کار دستی
bungled U خام دستی
bungles U خام دستی
bitstock U مته دستی
adeptly U زبر دستی
concertinas U ارغنون دستی
handcart U ارابه دستی
concertinaing U ارغنون دستی
gimlet U مته دستی
concertinaed U ارغنون دستی
concertina U ارغنون دستی
gimlets U مته دستی
pushcarts U ارابه دستی
pushcart U ارابه دستی
adeptness U زبر دستی
bungling U خام دستی
clumsiness U خام دستی
inexperience U خام دستی
attache case U کیف دستی
handicrafts U صنایع دستی
Jim Crow U ریل خم کن دستی
alggardness U کند دستی
gun U تلمبه دستی
drawing hand U دستی که زه را می کشد
Recent search history Forum search
1where is capital of iran
1فیلم اموزش صنایع دستی
1بند برق
1یک دستی زدن
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
1حمل دستی درون کارگاهی به مصالح تعلق می گیردآیا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com